آیندهی «سارا» در گرو حمایت همشهریان
معلم: «دختری که در موردش حرف می زنم شاید هم سن یکی از دختران ماست. سیزده ساله است و با مادربزرگ پیرش زندگی میکند. معدلش بیست است؛ ولی شاید از همین روزها ادامه تحصیل برایش ممکن نباشد؛ چون در تامین هزینههای اصلی زندگیاش هم مشکل دارند هر کجا که هستید و با هر مبلغ ناچیزی میتوانید به دختر داستان ما کمک کنید.»
مشکاتآنلاین: سلام.
معلم: « سلام، ممکن هست این پست رو تو گروه مشکات آنلاین منتشر کنید؟ تو رو خدا کمک کنید»
معلم است و یکی از فعالان فرهنگی و اجتماعی به نام کاشان. این پیامها را برای ادمین کانال تلگرامی مشکات آنلاین فرستاده بود.
چند وقت قبل متوجه غیبت طولانی مدت شاگرد اول کلاسش میشود. با خانواده او تماس میگیرد. پدربزرگ گوشی را برمیدارد و میگوید دیگر نمیخواهم درس بخواند.
پدر و مادر «سارا» سه سال قبل از هم جدا شده و ازدواج مجدد کردهاند. او را هم به پدربزرگ سپردهاند.
معلم جوان از پدربزرگ میپرسد چرا؟ جواب میشنود «برایش خواستگار آمده و میخواهم شوهرش بدهم.»
آدرس محل سکونت پدربزرگ را میگیرد.
زیر راه پله یک خانهی قدیمی در یکی از محلهای قدیمی کاشان، مستاجرند.
خانم معلم میگوید «فقر از در و دیوار خانه میبارد. پدربزرگ بازنشسته کارخانه ریسندگی است. حتی نمیتواند خورد و خوراک سارا را هم تامین کند. میگفتند سه ماه است گوشت نخریدهایم. یخچال خالی، سفره خالی، خودشان ناخوش، اوضاع بدی بود. پدربزرگش میگوید اگر شوهر کند حداقل یک دست لباس برایش میخرد.»
خانم معلم از پدربزرگ دختر سیزدهساله میخواهد او را شوهر ندهد و به او قول میدهد در این مدت هزینهی تحصیل شاگردش را تامین کند.
معلم جوان میگوید اگر نتواند به وعدهاش عمل کند پدربزرگ تصمیمش را عملی میکند چون چارهای جز این ندارد.
از ما میخواهد نام و نشان شاگردش مخفی بماند. میگوید «خانواده به شدت آبرومندند.»
حالا قرار است مشکاتآنلاین واسطهای باشد میان شما و سارا؛ دختری که مانند معلمش چشم انتظار یاری شماست.
میتوانید از طریق شماره 09162904309 و یا آدرس تلگرامی meshkatonline_admin@ به چشم انتظاری این شاگرد و معلم پایان دهید.
پینوشت:
عکس تزئینی است.
[QR size=”200×200″ link=”yes”]http://meshkatonline.ir/آینده-ی-دختر-نوجوان-گرو-حمایت-همشهری/[/QR]