استقبال از نوروز باستانی با آیین مذهبی سمنوپزان
«سمنو غذایی است که حضرت زهرا برای امام حسن درست کرده است.» این باور بسیاری از مردم شهر مشکات است. «معصومه فریدونی» یکی از زنان مشکاتی میگوید: قدیمیها میگفتند امام حسن به مادرش گفته سمنو میخواهم، حضرت زهرا هم به او گفته: سمنو گندم پاک می خواهد، سمنو دیگ بزرگ می خواهد، سمنو کُنده خشک می خواهد، سمنو یار شیرون سخنون می خواهد. این شعر را قدیمیها درست کردهاند».
آیین سمنوپزان سالهای سال است که پیش ازعید باستانی نوروز در مشکات اجرا میشود و بیش از یک سال است که این سنت در فهرست میراث فرهنگی ناملموس ایران به نام مردم این منطقه ثبت شده است.
سمنوپزان پیوند دهنده باورهای مذهبی و ملی مردم مشکات است. همان زمان که شکوفههای درختان و سبز شدن زمینهای کشاورزی نوید آمدن بهار را میدهد، عدهای در این شهر خود را برای پختن سمنو آماده میکنند.
سمنوپزان شب پنجه
خانم فریدونی که بیش از نیم قرن است این سنت را پاس داشته، درباره سنت سمنوپزان در مشکات قدیم میگوید: تقریبا ده روز به شب پنچه که میشد کار سمنوپزان را شروع میکردیم. اول گندمها را در دیگ میریختیم و با آب میراب خوب آن را «ور میشستیم».
او میگوید گندمها آنقدر باید با آب شسته شوند تا آب روی آنها زلال و صاف شود. این کار را به شستن برنج قبل از پخت آن تشبیه میکند و میگوید: چطور برنج را آنقدر میشویند که آب آن پاک میشود؟ گندم را باید اینطوری شست.
تا سه روز، سه یا چهار نوبت آب گندمها عوض شده و سپس آنها را در یک دستمال فشرده کرده و چهار روز گندم فشرده شده را در دستمال نگه میداشتند. بعد از چهار روز گندمها رو روی سینی پهن میکردند و سه روز هم گندمها روی سینیها میماند.
خانم فریدونی میگوید: 10 روز طول میکشید تا گندمها «ناق سبز» بزند. الان دیگر این کارها را نمیکنیم. گندمها را ورمیشوییم و داخل آبکشمیریزیم. چند روز به آن آب میدهیم و بعد از چند روز ریشه میکند.
او معتقد است کاشت گندم باید «به دست کسی بیاید». این بانوی مشکاتی میگوید: خیلی هم خوب است آدم برای پختن گندم دیگ حضرت زهرا ذکر صلوات بگوید».
او میگوید: چند روز قبل از پنجه، مردان خانه برای سمنوپزان هیزم میآوردند و ما هم از زنان فامیل و همسایه برای کوبیدن ریشه گندمهای جوانی زده دعوت میکردیم. الان هم شب که میشود یک دیگ گوشت لوبیا و یک دیگ آش بار میگذارم. زنهای فامیل و همسایه را هم برای کوبیدن گندم دعوت میکنم.
گرفتن شیره گندم با هاون
با طلوع خورشید، زنانی که به سمنوپزان دعوت شدهاند یکی یکی در خانه را میکوبند. هر کسی یک هاون سنگی بر میدارد و شروع به کوبیدن ریشههای گندمهای جوانه زده میکنند. دود اسپند، ذکر صلوات و صدای نامنظم هاونها در هم تنیده میشود. گرفتن شیره گندمها تا ظهر ادامه دارد و همزمان با آماده شدن شیره گندمها گوشت لوبیا نیز آماده شده است. از زنهای فامیل که برای کمک کردن آمدهاند پذیرایی میشود.
امروزه برخی گندمها را با دستگاه چرخ کرده و شیره آن را میگیرند؛ اما برخی از زنان سنتی همچنان به پاسداشتن آیین و رسوم نیاکان خود تاکید دارند.
پارچه «چرا»
بعد از پذیرایی ظهر، دیگ سمنو روشن میشود. به بدنه دیگ پارچه قرمزی به اندازه یک کف دست، میچسبانند. خانم فریدونی درباره این پارچه میگوید: به این پارچه، پارچه «چرا» میگویند؛ همین الان مثلا شما گفتید چرا این پارچه را میچسبانند. بعضیها یک پارچه سبز هم به نیت امام حسن به دیگ میچسبانند.
برخی از مشکاتیها که در سنت پخت سمنو مشارکت دارند معتقدند این پارچه قرمز باعث می شود که دیگ از «چشم ناپاک» در امان باشد یا به گفته خودشان «چشم ناپاک به دیگ نیفتد.» آنها معتقدند اگر چشم انسان ناپاک به دیگ سمنو بیفتد، سمنو سیاه و خراب میشود.
پس از چسباندن پارچهی چرا، شیره گندم و آرد در داخل دیگ ریخته شده و مردم با ذکر صلوات نوبت به نوبت شروع به همزدن آن میکنند. برای هم زدن دیگی که همه معتقدند «صاحب آن حضرت فاطمه» است دیگر کسی از کسی دعوت نمیکند. اهالی محل، فامیل و آشنایان هرکدام که بتوانند در این کار مشارکت میکنند.
همزدن دیگ با نیت و حاجت
خانم فریدونی میگوید: تا شب باید همینطور با کمچه دیگ را هم زد و اگر یک دقیقه دست برداریم سمنو خراب میشود.
آنها که برای هم زدن دیگ میآیند نیت میکنند تا خدا حاجت آنها را بدهد و برخی نیز نذر میکنند که اگر تا سال آینده حاجتشان برآورده شود در تهیه سمنو سهیم باشند. برخی نیز با خودشان بادام میآورند و در دیگ میریزند. خانم فریدونی می گوید: اینها که در دیگ بادام میاندازند نذر کردهاند و نذرشان برآورده شده است.
غروب که میشود یکی از اعضای خانه ماژیک به دست در کنار دیگ میایستد. اهالی محل، ظرف میآورند تا سمنو بگیرند. نام آنها را روی ظرفها مینویسند و ظرفها را در محلی جمع میکنند. گاهی یک نفر، برای چند خانواده ظرف میآورد.
روضه همراه با سمنوپزان
همه آنها که برای کمک کردن آمدهاند به روضه دعوت میشوند. خانم فریدونی می گوید: چون صاحب دیگ حضرت زهرا است. پای دیگ خوب است که روضه حضرت زهرا خوانده شود. البته من یک روضه امام حسن هم نذر دارم. هر سال به «شیخ» میگویم اول برایمان روضه امام حسن را بخوان؛ چون غریب است.
روحانی محل، پس از نماز مغرب و عشاء به منزل بانی میآید. مردهای فامیل دور دیگ جمع شده و به نوبت آن را هم میزنند و زنان همه در اتاق روضه پای منبر روحانی محل مینشینند.
هم زدن دیگ چند ساعت پس از روضه هم ادامه دارد. خانم فریدونی می گوید: سمنو ساعت 2 یا 3 بعد از نصف شب آماده می شود. آن را در ظرفها می ریزیم.
صبح با طلوع خورشید، آنها که شب گذشته ظرف آوردهاند برای گرفتن سمنو می آیند. آنها سمنو را برای تبرک میبرند. مقداری از آن را مصرف میکنند و مقداری از آن را برای سفره هفت سین میگذارند تا سال نو را با عطر سمنوی فاطمی آغاز کنند.