بُت تمرکزگرایی را بشکنید
صادق صدقگو: سید محمود حسینی استاندار اسبق اصفهان و حیدرعلی عابدی نماینده اصفهان در مجلس، طی مصاحبههای جداگانهای پیشنهاد دادهاند که در راستای طرح ایجاد استان اصفهان شمالی، مردم کاشان این آرزوی دیرینه خود را با پیوستن به استان قم محقق کنند و ناهید تاجالدین نماینده دیگر اصفهان در مجلس، این طرح را خوابی تعبیر نشده با کاربرد انتخاباتی دانسته و گفته است: اصلا معلوم نیست (این طرح) معطوف به حل کدام مسئله و با چه رویکردی مطرح می شود.
.
من هم مانند آنها معتقدم در شرایطی که رقم کسری بودجه و خسارت های سیل حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود، طرح این بحث نه تنها در دولت موضوعیتی نخواهد داشت که ضمانتی بر اجرایی شدن آن (حداقل در کوتاه مدت) نیز وجود ندارد و صرفاً «لقمهای رأی حلال» در پس آن نهفته است. اما به هر صورت، این موضوع مطالبهای عمومی است که متاسفانه هرگز به صورت جدی ریشهیابی نشده و احساس نارضایتی مردم کاشان، مورد آسیبشناسی قرار نگرفته است.
.
کاشان دارای ظرفیتهای ویژه و پتانسیلهای عظیمی است و پس از شهر اصفهان، مهمترین و شاخصترین شهرستان استان است اما بدون مبالغه و اغراق، هرگز نگاه مرکز استان به کاشان، متناسب با این جایگاه ویژه نبوده است.
.
ماجرای «فرمانداری ویژه» محک و سنجهای مناسب برای راستی آزمایی ادعاهای برابری و برادری بود و نه تنها کامی از مردم را شیرین نکرد که عدم ارتقا کاشان به نسبت گذشته خصوصاً عدم تفویض اختیار به ادارات، سؤ ظن عمومی به مرکز استان را بیشتر نمود و تنها ثمر آن راهیافتن مجدد نماینده وقت (اصغر گرانمایهپور) به مجلس هشتم بود!
.
احساس «تبعیض و بیعدالتی» حتی اگر بر اساس سوتفاهم نیز شکل گرفته باشد، برای مردم آزار دهنده است و مستندات نیز نشان میدهد این احساس خصوصاً در حوزه تخصیص منابع، حس کاذبی نیست و جای تاملی جدی دارد.
.
به عنوان مثال سالها پیش دکتر حسن توفیقی (نماینده کاشان و آران و بیدگل در مجلس ششم) میگفت که در زمان نمایندگی مجلس مستنداتی به دستش میرسد که مبلغ 5.5 میلیارد تومان از بودجه کاشان در استانداری وقت بلوکه شده و از محل آن به برخی کارآفرینان و صنعتگران اصفهانی وام تعلق میگیرد که با پیگیری و فشار وی، این بودجه به ردیف اعتباری اصلی خود باز میگردد و در طرح انتقال آب به کاشان هزینه میشود اما پیش از این تخصیص، 1 میلیارد تومان آن در محلی دیگر در شهر اصفهان خرج میشود. یا یکی دیگر از نمایندگان ما در محفلی نقل می کرد که بودجهای 5 میلیاردی که در دوران نمایندگیاش از طرف وزارت ورزش و جوانان برای اماکن ورزشی کاشان و آران و بیدگل تخصیص مییابد، ناگهان سر از ورزشگاه نقش جهان اصفهان در میآورد و…
.
در چنین فضا و با چنین نوع نگرشی، همدلی و همافزایی به عنوان پیش شرط آبادانی و سازندگی، جای خود را به تفرقه و تشتت داده و احساس تلخ فرودستی و بهرهکشی (حتی اگر بر مبنای سو تفاهم شکل گرفته باشد) دلخوری کاشانیها را به کدورت تبدیل کرده و با این نوع موضعگیریها، به نفرت و کینهتوزی مبدّل خواهد نمود.
.
اصرار بر تمرکز گرایی در اصفهان ، نه تنها از هیچ الگوی توسعهای پیروی نمیکند که مانعی بزرگ در مسیر توسعه پایدار و متوازن محسوب میشود و دلایل رغبت مدیران کاشانی به برقراری ارتباط مستقیم با تهران (به جای استان) مویدی بر وجود این مانع بزرگ و احساس نارضایتی عمیق مردم و مدیران شهری از مرکز استان است.
.
دوستان همفکر و بزرگوارم!
بدون هر گزافهگویی، خود نیز به خوبی میدانید که در ظرفیت و پتانسیل، معدل کاشان از قم بسیار بیشتر است و فرهنگ، تمدن و تاریخ این منطقه همخوانی و قرابتی با قم ندارد. چه آنکه دو دهه پیش نیز این پیشنهاد طنزگونه، نارضایتی شدید و اعتراض دوستان اصلاحطلبان کاشانی شما را در پی داشت و مرحوم آیت الله یثربی (نماینده ولی فقیه و امام جمعه فقید کاشان) نیز پیغامی فرستاد که: «آدم عاقل از زیر باران به زیر ناودان نمی رود.»
.
سالهاست که آن باران، ناعادلانهتر از همیشه می بارد و کام کاشان را نیز تشنهتر از گذشته کرده است. اعتراض مردم به این احساس تلخ و آزار دهنده را جدی بگیرید و بت تمرکزگرایی را بشکنید.
.
وفاق و همدلی نیاز امروز ماست. برخوردهای تهاجمی، تحقیرآمیز و غیر دیپلماتیک در مواجهه با یک مطالبه عمومی و ماجرایی که سرانجامش تاحدودی (حتی برای برخی از ما کاشانیها) مشخص است، بازی کردن در زمین رقیب سیاسی است و ثمری جز دلخوری بیش از پیش مردم کاشان ندارد.
.
سوزنی به خود بزنید و جوالدوزی به ما. این مردم خسته از بیعدالتی، تبعیض و نابرابری هستند، به جای فرافکنی و دمیدن در آتش تفرقه، «چشمها را بشویید و کاشان را جور دیگری ببینید». ما هم قول میدهیم اصفهانی بمانیم!
.
من رشتۀ محبت تو پاره میکنم / شاید گره خورد به تو نزدیکتر شوم