«دوئل سیاسی» نیم قرن پس از «طوقی»
صادق صدقگو: فیلم «اتمام حجت» نیم قرن پس از «طوقی» تولید و اکران شد. «طوقی» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی زنده یاد علی حاتمی است که در سال ۱۳۴۹ در کاشان ساخته شد. فیلمی که بازیگران معروف دهه چهل و پنجاه مثل حمیده خیرآبادی، بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در آن به ایفای نقش می پردازند و داستان آن آمیزهای از چند واقعه اما بر یک محور اصلی شکل گرفته است: رعایت اصول جوانمردی و پاسداری از شرافت.
این بازیگران شاخص و پرآوازۀ قبل از پیروزی انقلاب، از شاهزاده ابراهیم و مسجد آقابزرگ تا باغ فین و خانه بروجردیها، دیالوگهای ماندگاری دارند و در روایت این فیلم، هرکدام در چهارچوب ارزشها، فرهنگ، آداب و رسوم دهه چهل، از محور اصلی فیلم فاصله نمی گیرند و در هر جایگاهی زندگی جوانمردانه همراه با شرافت، انصاف و صداقت را فراموش نمی کند.
هرچند که اکران فیلم مذکور، مربوط به 8 سال قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی است اما در چهارچوب قوانین و ضوابط دوران پهلوی، در زمره فیلمهای غیر مستهجن محسوب شده و حامل پیامی برای جامعه است.
بهره گیری از ابزار رسانۀ دیداری به منظور ترویج زندگی شرافتمندانه، رفتار جوانمردانه و گفتار صادقانه ، موضوعی است که علی رغم برخی انتقادات جدی به حواشی ماجرا، در این فیلم به وضوح دیده میشود و مخاطب نیز اثرات این پیام اخلاقی و انسانی را در فرمت مولتی مدیا (فیلم) دریافت میکند.
پس از نیم قرن، این بار به جای آن فیلم سیاه و سفید 140 دقیقهای، فیلمی رنگی با جلوه های بصری ویژه و زمانی حدود 7 دقیقه اکران شده است. بازیگران در هر دو فیلم، با تسبیحی از گرد راه می رسند، ابرویی کج کرده و نسیمی هم گوشه کت شان را تکان می دهد و نهایتاً با تن صدایی منحصربفرد، جماعتی را تهدید می کنند.
در فیلم دوم، بازیگران سعی می کنند تا مانند آسید مصطفای فیلم طوقی، استوار گام بردارند و مانند آسید مرتضای آن فیلم، صادقانه سخن بگویند. صلابت و صداقتی که بیش و پیش از آنکه به متن «فیلمنامه» و «ادا اطوار» بازیگران مربوط باشد، به حضورشان در آن نقش و یا باور داشتن دیالوگ شان مربوط است. باور داشتنی که سخنان را از دل بر می آورد و لاجرم بر دل مخاطب می نشاند و از این رو اثرگذار است.
و بر این اساس میتوان ادعا کرد ملکمطیعی و وثوقی علیرغم اینکه در مقابل کارگردان و دوربین 35 میلیمتریاش نقش بازی میکردند، اما «خودشان بودند» و مخاطب را برای آنچه در سر داشتم، فیلم نمیکردند!
و بازیگرانی دیگر، به جای آن که سیاستشان عین دیانتشان باشد، دیانتشان هم مانند سیاستشان شده است و همه مردم شهر را فیلم کردهاند.
فیلمی با موضوع دوئل سیاسی اما در صحرائی بدون کاکتوس!
فیلمی وسترن که در آن، توسعه و پیشرفت کاشان را گروگان گرفتهاند تا در لباس تقوا و در پوشش رفتارهای مثلاً فراجناحی! با فرد یا افرادی دیگر «تسویه حساب» میکنند تا در باور خود «ماجراجوی پیروز» باشند!