نیاز به قلم
داوود معمار کاشانی: قلم، ترجمان فکر و هنر و اندیشه است و دانشگاه و دانشجو اصلیترین پایگاههای مطالبهگری و توقف هر نوع قدرت طلبی بیملاحظه و یک سویه.
جسارت و قدرتی که کلام جوانان روشن ضمیر دارد، مخصوصا زبان رسانه ای، به جرات میتوان گفت در هیچ یک از گروههای وابسته و نمک گیر قدرت نمیتوان آن را یافت.
در روزگاری که بزرگترین سرمایههای اخلاقی و سیاسی کشور و به تبع آن شهرها و روستاها چنان محتاط و معاملهگر شدهاند تا این اندک تریبون و قدرت نسبی را نیز از دست ندهند و فضا را بیش از این برای جزم اندیشی و یک دست بودن ارکان قدرت محدود کنند، بزرگترین ابزار پالیش جامعه و رهایی از خمودی و بی انگیزگیهایی که نخبگان درجه اول را خانه نشین و رده دوم و سومی ها را به راس رسانده است، زبان نوشتاری و رسانه ای است.
ترسناکترین وسیلهی «دگر انتقادی» و حتی «خود انتقادی» ها همین «نوشتن» است. قلم تند و چالشی و نه سفارشی و رادیکال، ژورنالهای زرد، قلم مطالبهگر و محرک و نه سدساز برای توقف و سرگرمی با مسائل حاشیهای به منزله دور نگه داشتن از متن و بطن های اصلی، قلمی که خواب هر سیاست مدار و مسئول غیرپاسخگو را در این شهر به کابوس بدل کند، قلم با شرافت و شجاعت و وجدان بیدار.
ویگنشتاین معتقد است ساختار واقعیت، ساختار زبان را تعیین می کند و زبان نمی تواند جهان واقعیت را برتابد. این رهیافت در تکامل به این نقطه می رسد که زبان، دانش ابزار و فهم است و نه صرفا ابزار میانجی سخن.
پایه و اساس تاثیرگذاری در معادلات سیاسی روز، استفاده از همین قدرت زبان و نوشتار و انعکاس آن به جامعه است.
ما جوانان با تمام مشکلات و درگیری های روزمره و سردی و سستی های سیاست باید هویت خود را بازتعریف کنیم واز هر تنش و سرزنشی عبور کنیم.
وقتی ظرفیت آزادی ِ به چالش کشیدن و درگیری و تضادهای فکری را نداشته باشیم همیشه دیگرانی هستند تا برایمان تصمیم سازی کنند.
سعدی میگوید:
عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن
ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را
هر که را در خاک غربت پای در گل ماند، ماند
ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را
بسیار عالی
حرف های دلنشینی بود
مشکات عزیز از قلم با مطالعه ای این نویسنده بیشتر برای مخاطبان مطلب بگذارید