نیاز ایران به حرکت تاکتیکی در خط حمله

«محمد رضا پرکاس» مربی و مدرس فوتبال در یادداشتی به تحلیل بازی ایران و چین پرداخته است.

نیمه اول :::
ایران با تک مهاجم بازی را شروع کرد و شجاعی مهاجم دوم و همچنین بازی ساز ایران بود. ایران و چین هر دو از روی نیمه زمین پرسینگ را انجام می دهند.

ایران برای ندادن فرصت برای ارسال و نگرفتن ضربات ایستگاهی بوسیله چینی ها و در مقابل تیم چین برای ندادن فضا برای فرارهای سرعتی بازیکنان ما ( با نشان دادن حرکات دست قوچان نژاد در بدو ورود به زمین) ایران باید بیشتر در زمین خودی توپ را به گردش در بیاورد تا تیم چین جلو بکشد و آنوقت از فضای پشت مدافعان استفاده کند.

تیم ما با توجه به عرض دادن حریف و پوشش کنارها، بخوبی با چند پاس عمقی و فرارهای سردار باعث شد که دفاع چین جمع تر شوند تا از نقطه قوت خود استفاده نماید.

هافبک رونده تر از بازی با قطر هستند و اصرار ایران برای نفوذ از جناحین خوب است و فقط کمبود بازی ترکیبی در کنارها باعث میگردد که نفوذها کمتر خطر ساز شوند و اکثر ارسالها بدون هدف است و البته بهتر است، حتی اگر کم تعداد در حملات هستیم، سانترها تند و تیز و کوتاهتر باشد تا اشتباه دفاع حریف را بوجود آورد.

البته میتوان برنامه ای برای ضعف بازی با پای دروازبان آنها روی پاس های رو به عقب خط دفاعی چین در نظر گرفته شود.

نیمه دوم :::
بازی با تعادل بیشتری در جریان بود و بیشتر در وسط زمین توپ به گردش در آمد و اکثر حملات ایران بوسیله حرکات انفرادی بدست میآمد و تیم چین بخاطر سرعت مهاجم و کارهای ما زیاد جلو نکشید و البته این حالت برای دفاع ایران هم بود و با توجه به اینکه در تیم چین نباختن بیشتر از پیروزی اهمیت داشت، اگر تیم ما روی نفوذها از جناحین با سرعت و نفرات بیشتری کار میکرد ( کار ترکیبی ) میتوانست از این دفاع و دروازبان چین 3 امتیاز را بگیرد ، و ایران این توانایی را داشت که با به گردش در آوردن توپ در زمین خودی، فاصله لازم را بین خط دفاعی و دروازه آنها ایجاد کند تا از مهاجمان سرعتی خود حداکثر استفاده را بکند.

تیم چین در 30 دقیقه پایانی در اکثر زمانها با پنج دفاع بازی می کرد تا جلو دروازه خود را از نظر عرضی بیشتر پوشش دهد و از داخل زدن و یا ارسال هافبک های ایران جلوگیری کند و این باعث شد ارسالها ما زود هنگام و در عمل هدفدار و خطرناک نشود.

با توجه به ضعف تکنیکی دروازبان چین روی زمین و بعضا ارسالها، ما میتوانستم با تاکتیک فریبنده یک جناح را برای شروع از دروازه برای آنها باز کنیم و بعد با پرسینگ و حرکت ناگهانی تیمی، راههای انتقال توپ را بسته و بازیکن صاحب توپ را مجبور کنیم که با دروازبان بازی کند و از ضعف او حداکثر استفاده را ببریم تقریبا همچون گل اول در برابر قطر و البته این بار با طرح و برنامه از پیش تعیین شد و حتی گرفتن کرنر و اوت دستی نزدیک به منطقه جریمه حریف و البته امکان داشت بازیکن صاحب توپ بی هدف توپ را دور میکرد که باز هم به نفع ما بود و بدون دوندگی صاحب توپ میشدیم و روی دروازه حریف مجددا فشار بیاوریم.

در کل بازی تیم ما نسبت به بازی اول روانتر بود و تحرک و جابجایی تیمی بهتر شده بود و البته نوع بازی چین این امکان را بهتر مهیا کرد.

بعد از تعویض شجاعی با قوچان نژاد ، نفرات مرکزی خط هافبک به دستور کادر فنی( با نشان دادن حرکات دست قوچان نژاد در بدو ورود به زمین) بیشتر در زمین ما بودند تا اسیر ضد حمله و فشار 10 دقیقه آخرتیم چین نشویم و هر دو تیم مساوی را به باخت در دقایق پایانی ترجیح دادند .

به نظر من بعد از دو بازی اول، از کادر فنی این انتظار می رود، با توجه به اینکه در نظم و ساختار دفاعی خیلی خوب عمل می کنیم، در فاز حمله هم راهکارها و تاکتیک هایی تعریف شده را کار کنند.چون در دو بازی آیند ، امتیازها می توانند برای صعود به جام جهانی تاثیر مستقیم داشته باشد.

در مجموع یک امتیاز برای ما از نظر جایگاه در جدول نتیجه خوبی است .

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.